کد مطلب:182694 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:154

گفتگو با حیوانات
امام كه خلیفه الله بر روی زمین است در تمام شؤون، رنگ خدا گونه و مظهر صفات حسنای الهی است. صبغة الله و من احسن من الله صبغة [1] «رنگ خدا و چه رنگی زیباتر از رنگ خدا». هنگامی كه فرد مظهر صفات الهی شد، همانند خدا سمیع، علیم، حكیم، رحیم، ودود، و... می گردد. مانند خدای سبحان به هر نطقی آگاه، به هر صدایی آشنا و به هر نجوایی آگاه می گردد.



[ صفحه 107]



در زندگی پیامبران و امامان فراوان سخن از گفتگوی آنان با پدیده های نظام هستی، پرندگان، چرندگان و درندگان و... وجود دارد. معلوم می شود این ها نمونه هایی است كه ابراز شده و همانند ماها به آنها دستیازی حاصل نموده ایم. این ها گواه بر این است كه پیامبر و امام و هر كس دیگر كه خلیفه الله قرار گرفت و مظهر صفات خدایی شد، همانند خدا هر صدایی را می شنود و از هر رازی آگاه می گردد. چون فرصت محدود است و به بیان برخی ویژگی ها و اعجازهای سید العابدین علیه السلام اشاره می شود.

حضرت با حیوانات گوناگون سخن می گفت و سخن آنان را می شنید و درك می كرد. امام آگاه به اسرار و آگاه به آشكار است. امام آگاه به پیدا و آگاه به پنهان است. ابوحمزه می گوید در كنار علی بن الحسین علیه السلام در خانه حضرت بودم كه گنجشك ها بر شاخه های درختان سر و صدا می كردند، حضرت پرسید، آیا می فهمی اینها چه می گویند، گفتم خیر. فرمود خدا را تقدیس می كنند و روزی خود را طلب می نمایند. تقدس بها و تسأله قوت یومها. آنگاه فرمود من به نطق پرندگان آگاه هستم، علمنا منطق الطیر و اوتینا من كل شی ء سببا. [2] و هر آن كه خلیفه الله شد می فهمد و با آنان سخن می گوید.

ابوبصیر از فردی روایت می كند، در مسیر مدینه به مكه در «ابواء» همراه علی بن الحسین علیه السلام می رفتیم. گوسفندی به همراه بره اش از گله جدا افتاده بود و همواره صدا می كرد. امام از عبدالعزیز سؤال می كند، می فهمی چه می گوید، وی می گوید خیر، حضرت می فرماید می گوید



[ صفحه 108]



مرا به گله ملحق كن كه گوسفندی در این مكان از گله جدا افتاده طعمه گرگ شده است. [3] .

در مسیر حركت حضرت با همراهانش در راه مدینه به در هنگامی كه مشغول صرف صبحانه بودند، روباهی از كنار آنان عبور می كند. حضرت از اصحابش می خواهد كه تعهد دهند كه كاری به روباه نداشته باشند، آنان می پذیرند. آنگاه حضرت روباه را می خواند و در كنار آنان قرار می گیرد و مقداری غذا به وی می دهد. یكی از همراهان روی برگردانده و ترش می كند. روباه برمی گردد. امام می پرسد، چه كردید كه حیوان روی گردان شد، آن شخص كه روی ترش كرده بود، اعتراف می كند كه من روبرگرداندم. [4] از این نمونه ها فراوان در زندگی امامان وجود دارد.


[1] بقره، 138.

[2] نمل، 16.

[3] بصائر الدرجات، ص 343، باب 14 از جزء 7.

[4] بصائر الدرجات، ص 349، باب 15 از جزء 7.